معین الحق

سعی کنیم یاور حق باشیم

معین الحق

سعی کنیم یاور حق باشیم

جمع اوری یادداشتهای شخصی و برخی نظرات و دیدگاهها . مطالب علمی لزوما نظر نویسنده نمیباشد و چه بسا مطالبی را به عنوان یادداشت در اینجا نوشته ام تا مجددا به انها مراجعه کنم و درباره انها فکر کنم. نقل مطالب نویسنده باید با اجازه باشد.

درباره علامه مجلسی ره میتوان گفت نظرات رجالی ایشان حدسی است و ایشان کتبی بیشتر از انچه که ما در اختیار داریم ندارند. تمام انها را هم در اثار خود منعکس کرده اند. لذا نظرات ایشان مبتنی بر حدس است. 

اما درباره علامه حلی ره : ایشان شاگرد ابن طاووس ره بوده و سید ره کتابخانه ی بزرگی داشته که بسیاری از کتب حتی به خط خود شیخ طوسی در انجا بوده. وی کتابی دارد بناد سعد السعود که فهرستی از کتابخانه خود و قسمتی از عبارات انرا در انجا اورده. مستشرقین مطالعات فراوانی درباره کتابخانه وی داشته اند. انها خاندان علم بوده اند و بسیاری از اثار قدما تا ان زمان باقی بوده و در کتابخانه وی موجود بوده. لذا انها به بسیاری از کتب دسترسی داشته اند که ما نداریم. 

علامه نیز شاگرد سید بوده و به این کتابخانه عظیم ایشان دسترسی داشته. لذا توثیقات سید و علامه حلی میتواند حسی باشد بر خلاف علامه مجلسی. رحمت الله علیهم . 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۶ ، ۲۰:۵۴
معین الحق ..

تضعیفات علامه مجلسی بدرد ما نمیخورد زیرا ایشان به افراد مجهول هم اطلاق ضعیف میکند. در حالی که مجهول بودن شخص به معنای عدم العلم است . بنابراین هرگز تضعیف ایشان با توثیقات تعارض نمیکند زیرا از قبیل تعارض علم و عدم علم است که عدم علم اعتبار ندارد. مثلا اگر زید گفت جاء زید و عمر گفت لا ادری زید جاء او لا  در این مورد قول عمر معارض با زید نیست. 

تضعیفات علامه حلی هم محل نظر است زیرا ایشان عامی بودن را فسق میداند در حالی که ما قول عامی ثقه را حجت میدانیم. 

فایده ای از درس استاد شب زنده دار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۶ ، ۲۰:۲۰
معین الحق ..

گاه برخی امور ضروری دین و مذهب است اما دلیل و نص خاص یا علمی ندارد. 

مثلا سرفه کردن در مسجد مسلما جایز است اما ممکن است هیچ نص خاصی در مورد ان نباشد . و یا پلک زدن در مسجد که بلا شک جایز است اما ممکن است دلیلی بر ان نباشد. 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۶ ، ۱۰:۴۲
معین الحق ..

السلام ای وادی شور و جنون           السلام ای خاک تو گلگون زخون

السلام ای لاله بی سر حسین              ای گل در خاک و خون پیکر حسین

السلام ای تشنه کام کربلا             السلام ای خامس آل عبا

السلام ای نور چشم فاطمه         السلام ای سرور عالم همه

زینت دوش نبی ، یا حسین ابن علی (4)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۶ ، ۰۵:۵۱
معین الحق ..

علم درایه :

در اصطلاح، درایه علمی است که از سند حدیث و متن آن و چگونگی فراگرفتن وآداب نقل حدیث گفتوگو 

میکند.

منظور از بررسی سند هم بررسی به صورت  کلی هست نه تک تک افراد موجود در سند.

شهید ثانی علم درایه را چنین معنا کرده :

العلم الذی یبحث فیه عن متن الحدیث و سنده و طرقه من صحیحها و سقیمها و علیلها و ما یحتاج الیه لیعرف المقبول منه من المردود.

ایت الله سبحانی نیز انرا به این نحو معنی کرده : العلم الباحث عن الحالات العارضة علی الحدیث من جانب السند او المتن.

مثلا اینکه حدیث صحیح است یا موثق است و یا ضعیف

و یا مثل اینکه حدیث نص هست و یا ظاهر است و یا مضطرب است و یا مجمل است و ... مربوط به علم درایه است.

بنابراین موضوع علم درایه ، " حدیث " است .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۹۶ ، ۲۲:۴۹
معین الحق ..

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بععد ما احاط به علمک

مردی به امام صادق(علیه‌السلام) عرض کرد: فرزندی دارم که دوست دارد مسائل حلال و حرام را از شما بپرسد و از مطالبی که اهمیت ندارد و به دردش نمی‌‌خورد، پرسش نمی‌‌کند. حضرت صادق(علیه‌السلام) فرمودند: «آیا بهتر از حلال و حرام سؤالی هست که مردم بپرسند؟

نام و نام خانوادگی:                                     نام مصحح :

 

1 . ماالفرق بین الدین و القرض ؟

2 . ما الفرق بین البیع و القرض ؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۶ ، ۲۳:۳۸
معین الحق ..

خلاصه ای از خطبه غدیر :

***

«فَإِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ هُوَ وَلِیُّکُمْ وَ إِلَهُکُمْ ثُمَّ مِنْ دُونِهِ رَسُولُکُمْ مُحَمَّدٌ وَلِیُّکُمْ وَ الْقَائِمُ الْمُخَاطِبُ لَکُمْ ثُمَّ مِنْ بَعْدِی عَلِیٌّ وَلِیُّکُمْ وَ إِمَامُکُمْ بِأَمْرِ اللهِ رَبِّکُمْ ثُمَّ الْإِمَامَةُ فِی ذُرِّیَّتِی مِنْ وُلْدِهِ إِلَى یَوْمِ تَلْقَوْنَ اللهَ عَزَّ اسْمُهُ وَ رَسُولُه‏؛


پس همانا خدای عزیز و جلیل ولی و پروردگارتان است و پس از او پیامبرتان محمد صلی الله علیه و آله و سلم ولی شماست که در مقابل شما به پاخاسته و به شما خطاب می‌کند. سپس بعد از من علی علیه السلام ولی شما و امامتان به امر خدا و پروردگارتان خواهد بود و امامت در نسل من از فرزندان علی علیه السلام است تا روزی که خدای عزیز و رسولش را ملاقات کنید»


***


«نَبِیُّکُمْ خَیْرُ نَبِیٍّ وَ وَصِیُّکُمْ خَیْرُ وَصِیٍّ وَ بَنُوهُ خَیْرُ الْأَوْصِیَاءِ مَعَاشِرَ النَّاسِ ذُرِّیَّةُ کُلِّ نَبِیٍّ مِنْ صُلْبِهِ وَ ذُرِّیَّتِی مِنْ صُلْبِ عَلِی؛‏

پیامبرتان بهترین پیامبر و وصیتان بهترین وصی و فرزندانش بهترین اوصیا هستند. ای مردم! ذریه هر پیامبری از صلب و فرزندان اوست و ذریه من از فرزندان علی است.

**

مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّی أَدَعُهَا إِمَامَةً وَ وِرَاثَةً فِی عَقِبِی إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَة؛ ای مردم! همانا من تا روز قیامت امامت و وراثت را در نسل و فرزندانم به جا گذاشتم.»
:rose:

در قسمتی از حدیث غدیر از امام عصر عج نام برده شده است :


***


مثلاً آمده است: «مَعَاشِرَ النَّاسِ النُّورُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِیَّ مَسْلُوکٌ ثُمَّ فِی عَلِیٍّ ثُمَّ فِی النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقَائِمِ الْمَهْدِیِّ الَّذِی یَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِکُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنَا؛

مَعَاشِرَ النَّاسِ أَلَا وَ إِنِّی مُنْذِرٌ وَ عَلِیٌّ هَادٍ مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّی نَبِیٌّ وَ عَلِیٌّ وَصِیِّی أَلَا إِنَّ خَاتَمَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِیُّ أَلَا إِنَّهُ الظَّاهِرُ عَلَى الدِّینِ أَلَا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظَّالِمِین‏.»

**

پیامبر صلی الله علیه و اله دستور دادند ماجرای غدیر را به گوش همگان برسانیم :

«مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّی أَدَعُهَا إِمَامَةً وَ وِرَاثَةً فِی عَقِبِی إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ قَدْ بَلَّغْتُ مَا أُمِرْتُ بِتَبْلِیغِهِ حُجَّةً عَلَى کُلِّ حَاضِرٍ وَ غَائِبٍ وَ عَلَى کُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْ لَمْ یَشْهَدْ وُلِدَ أَوْ لَمْ یُولَدْ



**


ای مردم! همانا من، امامت و وراثت را تا روز قیامت در فرزندانم به جا گذاشتم و قطعاً آن چیزی را که مأمور به ابلاغش بودم، رساندم تا حجت و سندی باشد بر هر حاضر و غائبی و بر هر کسی که شاهد است یا نیست، متولد شده است یا نه؛

***

فَلْیُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ؛


پس حاضران به غائبان برسانند و پدران به فرزندان تا روز قیامت.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۶ ، ۰۸:۱۱
معین الحق ..

باده بده ساقیا، ولی ز خُمّ غدیر
چنگ بزن مطربا، ولی بیاد امیر

تو نیز ای چرخ پیر بیا ز بالا به زیر
داد مسرّت بده ساغر عشرت بگیر

     *     *      *     *
بلبل نطقم چنان قافیه‌پرداز شد
که زهره در آسمان به نغمه دمساز شد

محیط کون و مکان دائره‌ی ساز شد
سَروَر روحانیان هو العلّی الکبیر

    *     *      *     *

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۶ ، ۱۷:۵۲
معین الحق ..

 استاد آیت الله جوادی آملی در خاطراتی که از مرحوم آیت الله طباطبایی نقل کرده درباره شیوه تدریس ایشان می نویسد:

«مرحوم آقای طباطبایی سعی می کرد که فکر فکری منطقی باشد. ایشان ممکن بود احیاناً شعری بگویند یا در جلسات خصوصی پیش از درس یا پس از آن شعری بخوانند ولی در وسط درس اگر سخن از مطلبی می شد یا شعر نمی خواندند یا سعی می کردند که شعر خوانده شده را نیمه تمام بگذارند. ایشان می فرمودند: با روشی که بعضی داشتند و کم کم شعر به وسط درس آمده است، آن چنان این مهمان ناخوانده جای درس را گرفته که همه براهین را کنار زده است. ازاین رو، مرحوم علامه اصرار داشتند که در درس یا نوشته و گفتارشان شعر نخوانند. نیز می فرمودند: گرچه «ان من الشعر لحکمه» «برخی از شعرها حکمت و برهان است» ولی بسیاری از اشعار گاه به صورت خطابه است و آهنگ و وزن خوب انسان را مسحور می کند.»

(مهر استاد سیره علمی و عملی استاد جوادی آملی نشر اسرا قم 1381 ص 123)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۶ ، ۱۳:۰۳
معین الحق ..

مرحوم مجلسی می‏فرماید که: در أوائل سنّ خود مایل بودم که نماز شب بخوانم، لکن قضاء بر ذمّه من بود، به واسطه آن احتیاط می‏کردم. خدمت شیخ بهائی رحمه الله عرض نمودم، فرمودند: وقت سحر نماز قضاء بخوان سیزده رکعت. لکن در نفسم چیزی بود که نافله خصوصیّت دارد. فریضه چیز دیگری است. شبی از شبها بالای سطح خانه خود بین نوم و یقظه بودم، حضرت قبلة الْبَرِیّة امام المسلمین حجّة الله علی العالمین عجّل اللهُ فَرَجَه و سَهّلَ مَخْرَجَه را دیدم در بازار خربزه فروشان اصفهان در جنب مسجد جامع. با کمال شوق و شعف خدمت‏ سراسر شرافت آن بزرگوارعالیمقدار ـ علیه الصّلوة و السّلام ـ رسیدم، و از مسائلی سؤال نمودم که از جمله آن مسائل خواندن نماز شب بود که سؤال نمودم فرمودند: بخوان! بعد عرض نمودم: یابن رسول الله صلی الله علیه وآله همیشه دستم به شما نمی‏رسد! کتابی به من بدهید که بر آن عمل نمایم! فرمودند: برو از آقا محمّد تَاجَا کتاب بگیر! گویا من می‏شناختم او را. رفتم و کتاب را از او گرفتم، و مشغول به خواندن آن بودم و می‏گریستم. یک دفعه از خواب بیدار شدم، دیدم در بالای سطح خانه خود هستم. کمال حُزن و غُصّه بر من روی داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۶ ، ۱۳:۰۲
معین الحق ..