تلخیصی از بحث رویت هلال حضرت ایت الله مکارم شیرازی مد ظله
نکاتی از بحث رویت هلال با چشم مسلح از مباحث ایت الله العظمی مکارم مد ظله با کمی حاشیه نگاری ( مطالب داخل پرانتزاز حقیر میباشد )
آیا رؤیت ماه با تلسکوپ کافى است؟
«مشهور» در میان مراجع این است که رؤیت هلال، باید با چشم غیر مسلّح باشد ولى بعضى از فقهاى معاصر قائل به کفایتمشاهده با تلسکوپ شدهاند. ( البته اجماع در این مساله به درد نمیخورد زیرا این مساله در قدیم مبتلا به نبوده تا کسی دربارهان نظر بدهد ، و منظور ایشان از ذکر عبارت " مشهور در میان مراجع" ، این است که مشهور بین علمای معاصر که به اینمساله مبتلا بوده اند و در مساله نظر داده اند میباشد، حال برای استدلال بر عدم جواز رویت با چشم مسلح میتوان گفت :)
"رؤیت ماه" معیار روایات متواتره است
از جمله در باب سوم از ابواب شهر رمضان وسائل الشیعة 28 روایت نقل شده که غالبا همین مضمون را دارد. «اذا رأیت الهلالفصم و اذا رأیته فافطر» یا یا «صم للرؤیة و افطر للرؤیة»؛ هنگامى که ماه را دیدى روزه بگیر و هنگامى که آن را (در پایان رمضان)دیدى افطار کن.
( قاعده این است که در ) تمام ابواب فقه اطلاقات را منصرف به افراد متعارف مىدانند، مثلا:
1 . در باب وضو مىگویند حدّ صورت که باید شسته شود آن مقدارى است که میان رستنگاه مو و چانه (از طرف طول) و آنمقدارى که میان انگشت شست و انگشت «میانه» قرار مىگیرد، از طرف عرض است.
سپس تصریح مىکنند که مدار بر افراد متعارف از نظر طول انگشتها و محلّ روییدن موى سر و مانند آن است، و افراد غیرمتعارف باید مطابق افراد عادى عمل کنند.
2. در باب مقدار مسافتهایى که در فقه با قدم تعیین مىشود، مدار بر قدم متعارف است.
3. در نماز و روزه در مناطق قطبى یا نزدیک به قطب که روزها یا شبها بسیار کوتاه و غیر متعارف است، بسیارى از فقها مدار رابر مناطق متعارف مىگذارند.
( بنابراین ) اطلاق رویت ماه هم منصرف به رؤیت متعارف است که رؤیت با چشم غیر مسلّح مىباشد
( ایشان میفرمایند : ) ما نمىتوانیم همه جا در فقه در مطلقات ادلّه به سراغ افراد متعارف برویم، ولى در رؤیت هلال فرد کاملاغیر متعارفى را ملاک حکم قرار دهیم.
شبهه و جواب ان :
بعضى مىگویند معیار در آغاز ماه، «تولّد ماه در واقع» است و رؤیت و مشاهده جنبه «طریقى» دارد نه «موضوعى». بنابراین اگربا وسیلۀ غیر متعارف از تولّد ماه آگاه شویم، کافى است.
در پاسخ مىگوییم به یقین ظاهر روایات این است که قابلیّت رؤیت با چشم عادّى، جنبۀ موضوعى دارد ( نه طریقی ) و اگرمعیار تولّد واقعى ماه باشد مشکل مهمّى پیشمىآید که نمىتوان به آن تن در داد و آن این که غالبا تولّد ماه قبل از امکان رؤیتبا چشم عادى صورت مىگیرد، ( در نتیجه در بسیاری از موارد باید ملتزم شوید که روز دوم ماه مبارک را روز اول ماه قرار داده ایدو یک روز از ماه را از دست داده اید و حتی باید قبول کنید که در زمان خود ائمه و رسول اکرم صلوات الله علیهم اجمعین هم دربسیاری از موارد روز اول را تشخیص نمیدادند)
( البته ) درست است که بر اثر ندیدن و ندانستن معذور بودهاند ولى آیا مىتوان قبول کرد که مسلمین جهان از آغاز بعثت پیامبرصلّى اللّه علیه و آله و سلّم تا کنون و حتّى در عصر آن حضرت علیه السّلام مکرّر بر مکرّر اوّل ماه را اشتباه گرفته اند
( قاعده )
اساسا در علم اصول گفتهایم «اماره» و «طریق» شرعى نمىتواند کثیر الخطا باشد، زیرا مردم از درک واقع محروم خواهند شد.در مواردى که اماره کثیر الخطا باشد باید گفت خود اماره موضوعیّت دارد ( پس در مساله ما باید قبول کنیم که اماره رویت باچشم غیر مسلح موضوعیت دارد نه طریقیت )
( در نتیجه : رویت با چشم مسلح معتبر نیست ) [1]
[1] . برگرفته از کتاب " چند نکته مهم درباره رؤیت هلال " اثر ایت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله . مطالب داخل پرانتز از حقیر میباشد.