السلام ای وادی شور و جنون السلام ای خاک تو گلگون زخون
السلام ای لاله بی سر حسین ای گل در خاک و خون پیکر حسین
السلام ای تشنه کام کربلا السلام ای خامس آل عبا
السلام ای نور چشم فاطمه السلام ای سرور عالم همه
زینت دوش نبی ، یا حسین ابن علی (4)
باده بده ساقیا، ولی ز خُمّ غدیر
چنگ بزن مطربا، ولی بیاد امیر
تو نیز ای چرخ پیر بیا ز بالا به زیر
داد مسرّت بده ساغر عشرت بگیر
* * * *
بلبل نطقم چنان قافیهپرداز شد
که زهره در آسمان به نغمه دمساز شد
محیط کون و مکان دائرهی ساز شد
سَروَر روحانیان هو العلّی الکبیر
* * * *
این شهر را صابر خراسانی در محضر رهبر انقلاب خوانده است
فاطمه علت است خلقت را
فاطمه حرمت است حرمت را
فاطمه فاطمه است بی کم و کاست
فاطمه زهره است ظلمت را
برخی از ابیات زیر را صابر خراسانی به زیبایی خوانده است
اینجا +++ در محضر رهبر انقلاب
دیدار زیبا میشود با چشمهایت
غرق تماشا میشود با چشمهایت
لب تشنه ای که زیر پلکت مینشیند
سیرابِ دریا میشود با چشمهایت
اى ازلیت به تـــــربت تـــــو، مخمـــّر وى ابــدیت بــه طلعت تو، مقرّر
آیت رحمت ز جلــــوه تــــــو هویـــدا رایت قــدرت در آستین تو مُضْمَر
جــــودت هم بسترا به فیض مقدس لطفت هم بالشا به صدرِ مُصَدّر
عصمت تو تا کشید پرده به اجسام عالَـــم اجســام گردد عالَم دیگر