معین الحق

سعی کنیم یاور حق باشیم

معین الحق

سعی کنیم یاور حق باشیم

جمع اوری یادداشتهای شخصی و برخی نظرات و دیدگاهها . مطالب علمی لزوما نظر نویسنده نمیباشد و چه بسا مطالبی را به عنوان یادداشت در اینجا نوشته ام تا مجددا به انها مراجعه کنم و درباره انها فکر کنم. نقل مطالب نویسنده باید با اجازه باشد.

توضیحی درباره دلیل دوم عدلیه در اینکه اشیاء دارای حسن و قبح هستند . ( اصول فقه علامه مظفر. بحث ملازمات عقلیه )

دلیل دوم علیه بر وجود حسن و قبح در اشیاء چنین است :

اگر حسن و قبح  عقلی نداشته باشیم حسن و قبح شرعی هم نداریم / ولی حسن و قبح شرعی داریم

در نتیجه : پس حسن و قبح عقلی هم داریم

این مطلب به دو بیان تبیین شده :

بیان اول :

به صرف امر و نهی شارع  اشیاء متصف به حسن و قبح نمیشوند. بلکه باید شارع درباره انها حسن ( ثواب ) قبح ( عقاب ) را هم بیان بفرماید.

( ظاهرا مستدل به این دلیل این سخن را گفته که قبلا گفتیم مراد از حسن و قبح ، ما یستحق فاعله المدح و الذم ، میباشد که این از احکام عقل عملی است و طبعا تا عمل دارای حسن و قبح به این معنا نباشد عقل عملی شخص را به انجام ان عمل دعوت نمیکند. لذا به مجرد امر شارع به عملی عقل نمیگوید که باید انرا انجام دهی )

برای اینکه به گفته شارع  درباره ثواب و عقاب ان عمل ، یقین پیدا کنیم باید از خارج ثابت کنیم که شارع دروغ نمیگوید.

برای اثبات صحت کلام شارع  به برهان عقلی تمسک میکنیم که :

کبری : شارع حکیم  کار قبیح انجام نمیدهد / صغری : کذب قبیح است

نتیجه : شارع حکیم کذب و دروغ نمیگوید

با این دلیل عقلی ، یقین میگنیم که اگر شارع وعده ثواب و عقاب میدهد حتما به ان وعده هم عمل میکند لذا عقل عملی میگوید اگر جایی شارع وعده ثواب برای اطاعت از اوامرش داد حتما به ان امر شارع عمل کن زیرا او دروغ نمیگوید.

در نتیجه اگر این دلیل عقلی نبود ما نمیتوانستیم حسن و قبح اشیاء را درک کنیم و عقل عملی هم ما را به انجام اوامر و نواهی الهی دستور نمیداد. پس اگر حسن و قبح عقلی نبود حسن و قبح شرعی هم نبود.

اشاعره ممکن است جواب دهند که :

به صرف امر شارع اشیاء دارای حسن و قبح میشوند و نیازی نیست که شارع وعده ثواب و عقاب دهد. زیرا  انها معتقدند که الحسن ما حسنه الشارع و القبیح ما قبحه الشارع.

علامه مظفر ره فرموده اند که هر کدام از عدلیه و اشاعره ادعای خود را تکرار کرده اند لذا این بیان را نمیپسندند.

اما به نظر میرسد دلیل عدلیه تام است و ایراد علامه مظفر ره هم وارد نیست و اشکال اشاعره هم قابل جواب است  زیرا از اشاعره میپرسیم که از کجا شما مطمئن شدید که شارع به چیزی امر یا نهی کرده ؟ اگر با دلیل عقلی فهمیدید که شارع  در این امر و نهی خود صادق است که در واقع به دلیل عقلی که در بالا گذشت -  تمسک کرده اید و اگر با خود خطاب شارع این مطلب را فهمیده اید که باز میپرسیم که از کجا که شارع در ادعای خود صادق است.

بیان دوم :

همه قبول دارند که اطاعت او امر و نواهى شرعیه واجب است و نیز همه قبول دارند که اطاعت و معرفت امر و نهی شارع واجب است.

این وجوب طاعت و معرفت به حکم عقل است و مقدمتا باید تکالیف را بشناسىید تا بعد بتوانىد اطاعت کنىد.

از اشاعره میپرسیم شما از کجا میفهمید که شارع اوامرو نواهی بیان کرده ؟

به ناچار باید بگوئید این اوامر و نواهی از راه امر خود شارع ثابت مى‏گردد به اینکه شارع در کتاب خود فرموده:

«أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» و یا فرموده " اقیموا الصلاة "

ما نقل کلام مى‏کنیم به این امر شارع مى‏گوئیم:

این هم یک امر است و واجب الإطاعة، به کدام دلیل اطاعت این امر واجب است ؟ از کجا مطمئنید که شارع چنین مطلبی فرموده ؟  آیا به حکم عقل است یا بدلیل شرعى دیگر؟

اگر به حکم عقل است فهو المطلوب که وجوب طاعت بالاخره منتهى مى‏شود به حکم عقل و اگر شرعى باشد نقل کلام به او مى‏کنیم و مى‏گوئیم به چه دلیل اطاعت این امر واجب است؟ و هکذا فیتسلسل و تا بى‏نهایت مى‏رود و به جائى نمى‏رسیم که متوقف شویم، مگر بپذیریم که وجوب طاعت عقلى است و متوقف بر امر شارع نیست و تسلسل هم که باطل است.

به نظر میرسد جناب علامه مظفر ره بیان اول را به طور کامل تبیین نکرده اند لذا انرا نمیپسندند و انرا صرف ادعا میدانند. در حالی این بیان واقعا تام است و میبینیم که بیان اول و دوم در واقع یکی هستند و اگر ایشان بیان اول را کاملا تبیین میکردند به این نتیجه ای که عرض شد میرسیدند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۲/۲۷
معین الحق ..

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی